چرخش سانتریفیوژها در کشور، پذیرش حق هستهای ایران و تداوم تحقیق و توسعه بخشی از دستاوردهای توافق وین از سوی رهبری عنوان شد و لغو قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای بینالمللی را نیز باید به این دستاوردها افزود. افزون بر این ورای دستاوردهای مستقیم توافق امتیاز بزرگ ایران در این توافق خروج ایران از انزوای بینالمللی و گشایش فضای تجاری، اقتصادی و سیاسی با سایر کشورهاست، موضوعی که خیلی زود و با حضور تیم صدنفرهای از مدیران شرکتهای مهم خودروسازی، صنعتی و بازرگانی آلمان نمایان شد و اعلام آمادگی بسیاری از کشورهای اروپایی برای حضور در تهران و افزایش تبادلات تجاری و اقتصادی نیز بر این مهم صحه گذاشت.
اما رسانه ملی که در برهه اعلام توافق هستهای عملکرد مناسبی داشت و با پوشش لحظهای، مستقیم و زنده روز نهایی مذاکرات، تا حدودی نقش قابل قبولی ایفا کرد با گذشت چند روز از توافق، سنتشکنی نکرد و همچون ماههای منتهی به توافق وین به القای ناامیدی و بزرگنمایی دادهها در برابر ستاندهها میپردازد. آنچه مسلم است توافق هستهای وین یک متن پیچیده، طولانی و دارای ابعاد گسترده حقوقی، سیاسی و فنی است که شاید قضاوت ابعاد مختلف آن برای عامه مردم و حتی بسیاری از خواص نیز میسر نباشد، مباحث پیچیده فنی و اصطلاحات تخصصی، قواعد حقوقی بینالمللی و محدودیتهای سیاسی این امکان را به دیدگاهها و گرایشهای مختلف میدهد که برداشت مطلوب خود را از متن توافق داشته باشند و با تکیه بر استدلالات گزینشی، رویکرد خود را تحمیل کنند؛ چنانچه در روزهای اخیر شاهد هستیم برخی از رسانهها و جریان منتقد دولت با بزرگنمایی دادههای ایران و بدون لحاظ ابعاد پیچیده ماجرا در بخشهای دیگر عملکرد تیم مذاکرهکننده هستهای را زیر سوال برده یا مطلوبیت توافق را در بین افکار عمومی مخدوش میکنند.
روشنگری و تبیین ابعاد مختلف توافق هستهای وین حق مسلم و کارویژه طبیعی مطبوعات، رسانهها و جراید است اما برخورد گزینشی و یکطرفه با این توافق دور از اخلاق و انصاف سیاسی است و مردم خسته از ۱۳ سال بحث و چالش و تنش را ناامیدتر میکند. پربیراه نیست بگوییم صرف توافق هستهای فارغ از دادهها و ستاندهها، از بعد روانی امنیت و آرامش نسبی را برای جامعه به همراه دارد و میتواند برای کشور مفید باشد، حال اینکه چرا عدهای چنین آرامش و ثباتی را بر نمیتابد و همچنان اصرار دارند افکار عمومی را در تردید، ناامیدی و هراس نگه دارند، موضوعی است که با دلسوزی، میهندوستی و انصاف مدعیان دلواپس منافات دارد.
علاوه بر ابعاد روانی ماجرا آنچه رسانه ملی را بر اتخاذ رویکردی منصفانهتر در قبال توافق هستهای ایجاب میکند، تاکید رهبری بر پرهیز از زمینهسازی برای دو دستگی در کشور پیرامون توافق هستهای است: «ملت ایران نیز باید متحد باشد و قضایای هستهای نباید زمینهساز دودستگی در کشور شود.» بر این اساس توافق هستهای وین باید به عنوان موضوعی ملی در راستای منافع ملی تفسیر و تبیین شود و برخورد جناحی و سیاسی با این توافق بر اساس منویات مقام رهبری قابل دفاع نیست، حال زیر سوال بردن دستاوردهای این توافق و تفسیر گزینشی از متن توافق از سوی رسانه ملی میتواند به معنای نادیده گرفتن منافع ملی و در تناقض با منویات رهبری نظام باشد و قطببندی و دو دستگی در بین افکار عمومی را درپی داشته باشد، افتراقی که به طور حتم به نفع مردم و نظام نخواهد بود و جز برای معدودی طیفهای سیاسی، حاصلی نخواهد داشت.